گونشلی

چكیده:

روانشناسی كودك از نظر كلی بحث تازه و مستقلی است كه درباره هشیاری و بیداری روان كودك و تأثیر آن در رشد و نمو تدریجی او گفتگو می كند. و به ما می آموزد این موجود كوچك و ناتوان كه روزی یك قطعه گوشت و پوست ناتوانی بوده چگونه رفتار و  كردار خود را در این جهان وسیع آموخته و با چه شرایطی تا دوران جوانی رسیده است.

 پرورش تدریجی روان كودك با آنچه كه مربوط به مراحل رشد و پیشرفت اعضای بدن و مراحل بلوغ او است كاملاً متفاوت و جدا از هم هستند و این دو مرحله مستقل دارای شرایط مخصوصی است كه هر دو به موزات هم پیش می روند و در راه مستقیم خود از یكدیگر كمك می گیرند از آن گذشته برای شناختن مراحل روانی كودك كافی نیست كه كودك از زمان بدنیا آمدن مورد مطالعه قررا دهیم زیرا قبل از بدنیاآمدن در زمانیكه نطفه او بسته می شود در آن محیط تنگ و تاریك بدون اینكه ما بدانیم عوامل و شرایطی وجود دارد كه اساس زندگی آینده او پایه گذاری می شود و از این بحث نتیجه می گیریم كه از یك نقطه نظر تئوری روانشناسی كودك بایستی از زمان قبل از تولد مورد بررسی قرار گیرد و بدانیم كه این كودك در كدام محیط و تحت كدام شرایط و از كدام خانواده بوجود  آمده و این هنوز خود بحث بسیار مفصل و پیچیده ای است كه پایه آن برروی قوانین و توارث وزن شناسی استوار می گردد و بعداز تولد شرایط آموزش و پرورش و بسیاری عوامل دیگر در پیشرفت اعضای بدن و سلسله اعصاب او مؤثر است و با عواملی كه در رشد و نمو اعضای بدن تأثیر دارد روان او نیز در كش و قوس تحولات زندگی مراحل خود را خواه ناخواه می پیماید.